محمد متین خادمیمحمد متین خادمی، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

محمد متین خادمی

هفته 39 بارداری

امروز 24 مهر  سال 1392 یکروز دیگه انتظار باید کشید تا اومدن تو.شایدم کمتر از 24 ساعت دیگه. من روز یکشنبه با بابایی سام و سینا اومدم شیراز خونه عمه مرضیه با کلی وسایل همش هم برا تو بود گلم. اینجا درنا و عمه مرضیه بودن.ساعتای 12 که بود رفتم بند ناف برا ازمایشای بند ناف.ولی این همه راه رو رفتم الکی.باید پزشک خصوصی و خانواده امضا و مهر میکردن عصر همون روز بابا مهدی اومد و منو ودرنا رو برد مطب دکتر جامعی.دکتر برا روز 25 یا27 نوبت سزارین میخاس بذاره.من دلم میخاست زایمان در اب داشته باشم ولی دکتر تخمین زد که وزن توسنگین باشه یعنی حدود 700/3 .ولی گفت این تحمینی است و ممکنه کمتر یا بیشتر باشی.و زایمان طبیعی برات سخته.منم دیگه گفتم سزارین ...
24 مهر 1392

روزت مبارک

عزیز کلم دیروز ١٧ مهر روز کودک بود.با تمام وجود روزت مبارک اینم متنی تقدیم به همه کودکان دنیا به خصوص کودک خودم اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند. اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت. اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد. اگر کودکان نبودند، شکوفه های زندگی به بهار نمی رسیدند و خانواده، بی مفهوم ترین واژه ای می شد که در لغت نامه ها می شد ...
18 مهر 1392

سالگرد ازدواج مامان وبابایی

٨/٧/٩٢ امسال سه سال که منو بابایی باهم ازدواج کردیم و ٥.٥ ساله که از عقدمون میگذره. بابایی شرکت بود نتونست بیاد فقط بهم  تلفنی تبریک گفتیم.من برا بابایی یه شلوار جین خریدم.و اون هم برا من یه طلا خرید.ولی جمعه شب اومد پیشم.و فرداصبح حدود یازده با درنا رفتیم شیراز و مطب دکتر جامعی.
18 مهر 1392

دکتر جامعی

روز شنبه١٣/٧/٩٢ سلام گلم.این هفته رفتم پیش دکتر جامعی فقط صدای قلب و وزن و فشار رو گرفت.گفتش خوبه.دو هفته دیگه یعنی 28/7/92 باید برم پیشش برا سونو نهایی.ایشالا تو هم تو همون هفته میای پیشمون. اگه خدا بخاد البته و یه بچه سالم بهمون بده
18 مهر 1392

مراسم قران دون

روز دوشنبه1/3/92 پسر گلم دوست دارم اون روز مامان اکرم با خاله مریم و سام وسینا و زن دایی ویدا،زن عمو ناهید(زن عمو مامان) و شادی وشیما،زن عمو لیلا(زن عمو مامان) و یاسمن،عمه اذر(عمه مامان)،عمه رضوان (عمه مامان)ومرجان (دختر عمه مامان) و بردیا،زن دایی مرضیه(زن دایی مامان ومامان زن دایی ویدا)  و مژگان و ایدا وسارا و مادر شوهر خاله مریم و خواهر شوهراشلیلا و زهرا وطاهره و بچه هاشون بودن. مامان اکرم هم میوه وشیرینی و اش رشته و اش ماست درست کرده بود و همراش اورد. مامان معصومه،عمه مریم و یگانه،عمه مرضیه،عمه ایران(عمه بابا) وبیتا،خاله گلجان(خاله بابا)،درنا(دختر خاله زهرا) بودن. این عکس کادو هایی که مامان اکرم به ...
9 مهر 1392